تصویری بدیل از جهان پیرامون

Search
Close this search box.

شیعیان عربستان با سعودی یا ایران؟

بعد از توافق اخیر عربستان با ایران، حرف و حدیث

آغازین

شیعیان عربستان. شیعیانی که توی حکومت سعودی که اصلا با شیعیان خوب نیست زندگی میکنن. واقعا بهشون ظلم میشه؟ وضعیت زندگیشون چطوره؟ کجاهای عربستان زندگی میکنن. جمعیتشون چقدره؟ طرفدار ایرانن؟ میگن خیلی‌هاشون طرفدار سید صادقی شیرازی هستن. خلاصه چی از شیعیان عربستان میدونید؟

آمار

شیعیان عربستان بیشتر تو سه قسمت این کشور ساکنن. سمت شرق عربستان که بهش میگن شرقیه که منطقه احساء و قطیف میشه. اینجا وسیعترین استان عربستانه. بیشتر چاه های نفتی هم همینجاست. خب نتیجه طبیعی وجود چاههای نفت و حکومت ضد شیعه اینه که جابه جایی قومی اتفاق بیفته. یعنی شروع کردن از بقیه مملکت آدم آوردن اینجا ساکن کردن که دموگرافی منطقه رو عوض کنن و دیگه اکثریت با شیعیان نباشه!دومین قسمتی که شیعیان ساکنن، جنوب و جنوب غربی عربستانه یعنی نجران و جیزان. البته این شیعیان بیشتر اسماعیلین و یه کمی هم زیدی. یه قسمتی از شیعیان هم که ساکن مدینه اند و به خاطر کار نخل داری بهشون میگن نخاوله. اون خاطراتی که شما از پدربزرگاتون دارید از برخوردشون با شیعیان تو عربستان شنیدید مربوط به این دسته از شیعیانه.
تعداد شیعیان که آمار دقیقی ازش نیست ولی خب میگن بین ده تا پونزده درصد جمعیتن. یه چیزی حدود دو میلیون.
بیشتر شیعیان مقلد آیت الله سیستانی و آیت الله سید صادق شیرازی اند.
این عربستان سعودی که با مرزهای امروزی میشناسیدش اینا از سال 1932 شکل گرفتن. قبلش یسری قبایل به اسمای مختلف بودن که مدام در حال گرفتن یه نقطه و پس دادنش به هم بودن. اینا از نجد شروع کردن رفتن و بقیه جاها رو گرفتن. سال 1913 سعودیها قطیف رومیگیرن. یه نامه میزنن به بزرگای منطقه که جلوی ما مقاومت نکنید والا کشته میشید. اینا هم مقاومت نمیکنن. سعودیها که حاکم میشن شروع میکنن به شیعیان فشار اوردن. از ممنوعیت برگزاری مراسمات مذهبی تا گرفتن مالیات های سنگین. سعودیا یه نیروی نظامی داشتن به نام اخوان التوحید. اینا دیگه ته وهابی بازی بودن. اینا هر چند وقت یکبار جمع میشدن که یعنی چی این روافض شیعی رو به حال خودشون رها کردید. حکومت هم به خاطر اینا به شیعه ها فشار میاورد.

جریانات شیعی

سال 1928 شیعیان شاکی میشن یه شورشی میکنن که سریع سرکوب میشن و قضیه جمع میشه. میگذره و میگذره تا تو دهه هفتاد میلادی یه جریان به اسم “مبلغان طلایه دار” تو کویت توسط آیت الله سید محمد تقی مدرسی با حمایت آیت الله سید محمد شیرازی شکل میگیره. شیخ حسن الصفار هم میشه شعبه ی این جریان تو قطیف. اینا همینطور کار تبلیغی و اینا میکردن تا اینکه انقلاب اسلامی تو ایران به پیروزی میرسه. شیخ حسن صفار و با یه نفر دیگه به اسم توفیق السیف یه تشکیلاتی تاسیس میکنن به اسم منظمه الثوره الاسلامیه لتحریر الجزیره العربیه که بعدها اون لتحریر جاشو داد به فی و شد منظمه الثوره الاسلامیه فی الجزیره العربیه. مهمه ها یعنی دیگه نمیخواستن همشو ازاد کنن. حالا این برداشت پژوهشگر ماست. خلاصه اینا محرم سال بعد پیروزی انقلاب یعنی محرم 1400 هجری قمری تو شهر عوامیه دست به اعتراض و راه پیمایی میزنن. شعارهاشون هم انقلابی. میگفتن مبدئنا حسینی قائدنا خمینی. یسقط النظام السعودی. سقط فهد و خالد. حکومت سعودی هم سریع نیروی نظامی پیاده میکنه و دست به سرکوب میزنه. 18 نفر رو میکشه و صدها نفر رو هم زخمی میکنه. شیخ حسن الصفار بعد این اتفاق میاد ایران، تا با دست بازتر مبارزه رو ادامه بده. سال 1987 شاخه ی نظامی این حزب تشکیل میشه به نام حزب الله حجاز. حالا اینکه این حزب الله حجاز شاخه ی نظامی این حزب بوده یا حزب جدایی بوده بماند چون هم ما نمیدونیم. زیاد مهم نیست چون به زودی از این حزب جدا میشه. و اما سال 1987 که یعنی همین سال تاسیس حزب الله حجاز، ما یه اتفاق مهم دیگه هم داریم. حج خونین سال 66. خب ما اینجا نمیخوایم پرونده ی حج خونین رو باز کنیم تو یه ویدیوی دیگه مفصل درباره اش گفتیم.برید ببینید. این سال ظاهرا حسن صفار و منظمه الثوره الاسلامیه همکاری خوبی با ایران نمیکنه و حزب الله حجاز با ایران میمونه. یه کم بعدش حسن صفار جمع میکنه از ایران میره سوریه. اواخر 1990 و اوایل 1991 صفار و دم و دستگاش تصمیم میگیرن از فضا و شعار انقلابی رو بیارن به کار سیاسی. برای همین اسم تشکیلات رو از منظمه الثوره الاسلامیه به الحرکه الاصلاحیه تغییر میدن. مثلا یه نشریه داشتن به اسم الثوره الاسلامیه اینو متوقف میکنن به جاش یه نشریه دیگه به نام الجزیره العربیه در میارن. یه کارگروه تشکیل میدن به نام اللجنه الدولیه لحقوق الانسان فی الخلیج و الجزیره العربیه. تو انگلیس و آمریکا دفتر میزنن. یه نشریه انگلیسی به نا م Arabia monitor درمیارن. خلاصه تلاش میکنن وضعیت شیعیان عربستان رو به اطلاع نهادهای بین المللی برسونن. خب این وضعیت همینطور ادامه پیدا میکنه تا اینکه دیوانه ی منطقه یعنی صدام حسین تصمیم میگیره به کویت حمله کنه و عربستان میشه محل استقرار سربازای آمریکایی. یسری هم حسابی شاکی میشن که برای چی حرم مسلمین گذاشتی این سربازای نجس امریکایی بیان توش. تو همین زمان حرکه الاصلاح که دیگه رویکرد انقلابی و سرنگونی نظام سعودی رو کنار گذاشته بود موضع میهن پرستانه میگیره.میگه صدام غلط کرده حمله کرده و امریکا هم خوب کرده اومده کمک. ملک فهد هم خوشش اومد. بالاخره دوست هم داشت هرچی میتونه از سبد مخالفاش کم کنه. با اینا مذاکره میکنه و خلاصه سال 1993 فرمان عفو عمومی میده و 40 تا زندانی سیاسی شیعه رو آزاد میکنه و به اینایی که تو تبعید بودن میگه برگردید کسی کاریتون نداره و ممنوعیت رفت و آمد دو هزار شیعه رو ورمیداره. سال 2005 حرکه الاصلاح تو اولین انتخابات شورای شهری که در عربستان برگزار میشه میتونه تو مناطق خودش برنده بشه. خب اون حزب الله حجازی که گفتیم ازش اطلاعات زیادی در دسترس نیست. میگن دفترش لبنانه. آخرین چیزی که ازش تو فضای عمومی پیدا کردیم یه بیانیه(از اقای وفایی بگیرید) است در محکومیت اعدام های شیعیان به دست آل سعود. خلاصه یه گروه زیرزمینی و مخفی حساب میشه. یه عملیات بزرگ هم بهش نسبت میدن. انفجار برج های خٌبَر منطقه ظهران که محل استقرار نظامیای آمریکایی بوده و میگن 19 تا آمریکایی نفله میشن. حالا واقعا اینا انجام دادن، القاعده انجام داده؟ نمیدونم. ملک عبدالله اومد یه مقدار فضا رو بازتر کرد. دوباره ورداشتن زندانیان سیاسی رو آزاد کردن. یخرده به مناطق شیعه نشین رسیدگی کردن. درست یا غلط نگاه حکام سعودی به شیعیان اینه که اینا کانال نفوذ ایرانن و برای همین کلا زیر ذره بین هستن. بن سلمان که اومد بخاطر اینکه سیاسی تره و علاقه ای هم بازی دادن دین تو سیاست نداره. فضا رو برای شیعیان باز کرد. مثلا جلوی بعضی سخنرانای ضد شیعه رو گرفته. اجازه ی تدریس و آموزش به بعضی شیعیان داد. تعداد ایستگاه های ایست و بازرسی رو کم کرد. شیخ حسن صفار که گفتیم و هنوزم هست و جزو رهبران شیعه عربستانه تلاش میکنه خیلی رفتار سالمت آمیزی با حکام سعودی داشته باشه.

اعدام شیخ نمر 


سال 2016 یکی از پرتنش ترین سال های شیعیان عربستان. بن سلمان سکولار دستور قتل شیخ نمر رو صادرکرد و شیخ رو اعدامش کردن. خاندان نمر کلا جزو خاندان بزرگ و صاحب علم اون منطقه هستن. مثلا تو شورش سال 1928 شهر عوامیه شیخ محمد النمره که به مردم میگه آروم باشن و غائله رو میخوابونه. شیخ النمر هم حدودا 10 سال ایران بوده (اگر عکسی از ایرانش هست اینجا بذاریم). استاداش محمدتقی مدرسی و سید صادق شیرازی بودن. شیخ نمر منتقد سیاست‌های آل‌سعود بود.راجع به حقوق شیعیان سخنرانی میکرد. راجع به تبعیض و اینکه مذهب شیعه رو مذهب رسمی بدونید و از این جور حرفا. تو یکی از سخنرانی هاش که میگن همین هم باعث اعدامش شد از مرگ ولیعهد خوشحالی میکنه.(اوردن تیکه فیلم) یا یه جای دیگه تو صحبتاش، ملک سلمان رو با یزید مقایسه میکنه. خلاصه خیلی اهل تقیه نبوده.
الان جامعه شیعیان عربستان رو میشه به سه دسته تقسیم کرد.
1- جریان حزب‌الله که نسبت به بقیه جریان‌ها به جمهوری اسلامی نزدیک‌تره
2- جریان اصلاح که سعی کرده اصلشو با ایران حفظ کنه و زیاد به ایران نچسبه.
3- یه عده روشنفکر مایل به غرب هم هستند که بدنه اجتماعی خیلی کمی دارن.
4- یه عده مذهبی سنتی که تو مسائل سیاسی دخالت نمیکنن هم هستند. که خیلی هم کم نیستند.
5- یه عده از شیعیان عربستان هم تو ایران هستند. اینا هم عمدتا جزو معارضه حکومت سعودی بحساب میان.
تو بهار عربی هم یه کوچولو مردم عوامیه و بقیه جاها اومدن بیرون و یه راهپیمایی سکوتی برگزار کردن که سرکوب شد. سال 2017 هم یک درگیری دیگه تو عوامیه اتفاق افتاد. سعودی محله ی قدیمی شهر رو محاصره کرد و عملا دست به تخریب بافت تاریخی شهر که چهارصد سال قدمت داشت زد تا جایی که صدای سازمان ملل هم دراومد که دیگه داداش اینا که آدم نیستن که بزنی از بین ببریشون ما صدامون درنیاد، بنای تاریخیه. به هرحال شاید یه روز یه اروپایی ای دلش خواست بیاد ازش بازدید کنه. تو حق نداری اونو از دیدن این منظره محروم کنی.