آغازین
سال 1917 وسط جنگ جهانی اول انگلیس برای جلب حمایت یهودیا، بیانیه بالفور رو صادر کرد. بیانیه میگفت دولت بریتانیا از تشکیل یک {خانهی ملی} برای یهودیا تو فلسطین حمایت میکنه. حالا منظورشون از خانه ملی چیه بوده معلوم نیست از کجاشون درآوردن. منظورشون ایجاد یه کشوره یه دولته. حالا اسمش هرچی بود منظورشون این بود که پاشید بیایید اینجا غذا هست،آب هست، زیتون هست، پول میدیم خونه بسازید. جالبه بدونید فلسطین این زمان هیچ ربطی به انگلیس نداشتهها. فلسطین یه بخشی از امپراتوری عثمانی بوده. مثل این میمونه که من از اینکه شما وسط خونه ی همسایه ت یک اتاق برای خودت درست کنی، حمایت کنم. واسه همین خود فلسطینیا به این بیانیه میگن:{وعده ی کسی که مالکیت نداره به کسی که لیاقت نداره}
بیانیه بالفور
حالا الان چه زمانیه؟ الان سال 1917 انگلیس داره با بزرگای جهان عرب صحبت میکنه که بیاین از امپراتوری عثمانی جدا شید،مستقل بشید. آقا باشید. لامصب ببین چقدر خیرخواه ملت ها بوده. البته اون قدیما که پروپاگاندا ببخشید علم پیشرفت نکرده بود، به این حمایت از اقلیت ها میگفتن تفرقه بنداز و حکومت کن. واسه اینکه دل عربا رو هم زیاد نشکونه تو بیانیه بالفور گفت البته این مهاجرت یهودیا نباید به حقوق مدنی و مذهبی غیریهودیا لطمه وارد کنه. فقط به حق حیات شون لطمه وارد کنید. حالا چرا فلسطین؟ چون فلسطین رو انگلیس برداشته بود. اینا سال قبلش یعنی 1916 با فرانسه نشستن یه تیکه هایی از عثمانی رو بین خودشون تقسیم کردن و فلسطین رسید به انگلیس. یعنی هنوز عثمانی شکست نخورده بود، این کفتارا تقسیمش کردن. مهاجرت یهودیای کل دنیا به فلسطین خیلی ریز و مویرگی شروع شده بود ولی خیلی خیلی کم بود. بعد این بیانیه انگار که مشروعیت پیدا کرده باشن، آمار مهاجرت رفت بالا. طبیعیه که واکنش فلسطینی ها و عربا به این قضیه مثبت نبود. هر روز اعتراض پشت اعتراض. زد و خورد بین فلسطینیا و یهودیا بالا گرفت. این بود که سال 1923 جامعه ملل، به انگلیس گفت بابا این فلسطینی ها رو اروم کن تا بتونیم بیانیه بالفور رو اجرا کنیم. هیچی قیمومیت فلسطین رو دادن به انگلیس. تو این مدت فلسطین عملا مستعمره انگلیسه. واسه همین یه دعوای اصلی فلسطینی ها بیرون کردن انگلیسه. مشکل بعدی هم مهاجرت گسترده ی یهودیاست. گسترده که میگم نه اینکه تبدیل به اکثریت شدن، نه، ولی جمعیتشون یهو خیلی زیاد شد که تو اون ویدیو براتون قصه شو گفتیم.
خروج انگلیس از فلسطین
خب اندازه 24 سال میپریم و میایم 1947. انگلیس دیگه میخواد از فلسطین جمع کنه بره ولی خب بعدش چی میشه؟ کی دولت تشکیل میده؟ دوم آوریل 1947 انگلستان یه نامه میزنه به دبیرکل سازمان ملل که ما میخوایم از فلسطین بریم. یک کمیته ویژه تشکیل بده و قضیه فلسطین رو جمع و جور کن. سازمان ملل هم از 28 آوریل تا 15 می جلسه تشکیل میده که به این پیشنهاد انگلیس رسیدگی کنه. دولت های عربی با اصل این کمیته مخالف بودن. چی میگفتن؟ میگفتن لامصبا مگه شما خودتون اصل حق تعیین سرنوشت و استقلال رو تو میثاق جامعه ملل ننوشتید. (بازی با دست رفتن انگلیس از فلسطین). سازمان ملل گفت مرد حسابی ما از این راه نون میخوریم. به همین شیرینی مجمع عمومی بالاخره یه کمیته ویژه فلسطین انتخاب کرد که یازده تا کشور عضوش بودن: استرالیا، کانادا، گواتمالا، هندوستان، ایران ، هلند، پرو، سوئد، چکسلواکی، اوروگوئه و یوگوسلاوی. میبینید که هیچ کشور عربی عضو این کمیسیون نبوده. این کمیته دو تا پیشنهاد میده. پیشنهاد اول که اکثریت هم موافقش بودن این بود که دو دولت یهودی و عربی داشته باشیم و شهر قدس هم تا ده سال به صورت بین المللی اداره بشه. پیشنهاد دوم که کشورهای عربی خوششون اومده بود میگفت یه دولت فدرال با دو ایالت عربی و یهودی به پایتختی بیت المقدس درست بشه. مجمع عمومی هم طبعا طرح کشورهای مسلمون رو انتخاب کرد که قبول نکنه و طرح دیگه رو بیاره تو دستور کار. جالبه بدونید ایران زمان خدابیامرز همون طرحه که عرب ها هم دوست داشتند رو قبول داشت.
خب حالا این دو دولت روی زمین کجاها میشد؟ ببینید این زمان یعنی بعد از بیست سال مهاجرت گسترده یهودیا، هنوز فلسطینیا هفتاد درصد جمعیت و 94 درصد زمینا رو داشتن. این طرح اومد نزدیک 57 درصد از خاک فلسطین رو داد به دولت یهودی که این دولت یهودی شامل 498 هزار یهودی و 497 هزار مسلمون بود. یعنی همین زمان تو خود طرح سازمان ملل تقریبا جمعیت یهودی دولت اسرائیل مساوی جمعیت مسلمونشه. قشنگ دموکراسی و حق تعیین سرنوشت رو مالیدن به دیوار. دولت عربی هم نزدیک 43 درصد از خاک فلسطین رو داشت با جمعیت 720 هزار نفر که ده هزار تا یهودی هم جزوشون بودن. حالا دقیقا زمینای یهودیا کجا میشد؟ سه منطقه جدا از هم بود: منطقه ی جلیل شرقی(صفاد، طبریه، بایسان و دریای جلیل)، منطقه ساحلی که میشه حدود دو سوم ساحل فلسطین از جمله حیفا، تل آویو، دشت های حاصلخیز. و بیشتر منطقه ی نقب به جز بئر السبع. خلاصه از 16 ناحیه فلسطین، 9 تاشو دادن به دولت یهودی. بقیه شم که مال فلسطینیا.
تشکیل اسرائیل
طبق قانون باید دو سوم کشورهای عضو سازمان ملل به این طرح رای میدادن که تصویب بشه.اینا اول تو سپتامبر 1947 رای گیری کردن، طرح رای نیاورد. رفتن لابی کردن دوباره تو 25 نوامبر اوردن رای گیری کردن، بازم رای نیاورد. اما فقط چهار روز بعد دوباره رای گیری میشه و این بار طرح رای میاره. 33 کشور رای موافق میدن. 13 تا مخالف و 10 کشور هم رای ممتنع. کشور سیام که میشه تایلند امروزی هم از شرکت در رای گیری خودداری کرد. گفت بابا من کارهای مهم تری دارم . دارم برنامه ریزی میکنم کشورم مقصد محققین و پژوهشگرا بشه. منو وارد این بازیای کثیفتون نکنید. خب خود این تغییر نظر ظرف چهار روز به نظرم توضیح نداره که رای گیری چه جوری بوده ولی محض اطلاع بدونید که آمریکا یک لابی سنگین راه انداخت. به هائیتی پیشنهاد وام داد. لیبریا رو تهدید کرد که صنایعشو از اون کشور خارج میکنه. به فرانسه که تازه از جنگ جهانی دوم بیرون اومده بود گفت کمک های غذایی رو قطع میکنه. جواهر لعل نهرو میگه نماینده هند رو تهدید به مرگ کردن. حالا آمریکا چرا افتاده بود پی این قضیه؟ یه دلیلش اعمال نفوذ صهیونیستا روی حزب دموکرات بود. دموکراتها و صهیونیستا تو انتخابات کنگره 1946 یعنی یه سال قبلش به اختلاف خوردن و حزب دموکرات انتخابات رو باخت. سر همین هری ترومن اینجا جبران کرد. ولی خب یه لحظه از این بحث و لابی و فکت های تاریخی بیاین بیرون. یه لحظه از بالا به کل بازیا نیگا کنید.اولا که به زور تلاش داشتند ترکیب جمعیتی یه جا رو تغییر بدن. با بیست سال مهاجرت گسترده بازم نتونستن. با عرب طرفی مرد حسابی. بگذریم.بعد قرار شده 57 آدم که نماینده یه دولت های دیگه اند تصمیم بگیرن که یه عده غریبه یهو یه جا صاحب دولت بشن و مردم اون منطقه تحت حاکمیت اونا زندگی کنند. اخه به شما 57 تا کشور چه ربطی داره؟ حالا شما فکر کن تو همین سازوکار بی ربط، لامصبا درستم رای گیری نکردن، کلی لابی و فشار و پدرسوخته بازی درآوردن. خلاصه اینکه میگن اسرائیل سر تا پاش کثافته و نامشروعه اینه.